یک مرد در دنیای وب

یک مرد در دنیای وب چه می کند

یک مرد در دنیای وب

یک مرد در دنیای وب چه می کند

چهار شنبه سوری یا چهار شنبه سوزی؟

4شنبه سوری یا 4شنبه سوزی؟

آنی دالتون به دنیای وب برگشت!

سلام 

احتمالا گذر شما هم به وبلاگ یادداشت های یک دختر ترشیده افتاده و با نویسنده خوش ذوق 

اون آشنا هستید .خانوم دالتون بعد از مدتی خواب زمستانی و درحالی که هنوز خواب آلود  

بودند به وبلاگ خودشون برگشتن و یه مطلب در ستایش خوانندگان و دوستان همراه پست  

کردند. و با این کارشون خیلی ها رو خوشحال ( بعضی هارو ناراحت) کردند. 

اما از اونجایی که حدود دو سال و نیمه  با وبلاگش آشنا هستم و تقریبا بیشتر مطالب وبلاگش 

 رو خوندم لازم دونستم مطلبی در مورد آنی دالتون و وبلاگ محبوبش بنویسم . 

اولین چیزی که نظر شما رو جلب می کنه تعداد زیاد کامنت گذارران وبلاگشه.یعنی چی؟ 

خب ببینید بعضی وبلاگ ها و یا سایت ها هستند که آمار خیلی بیشتری از وبلاگ آنی دالتون 

دارند ولی هرگز تعداد کامنت های آنها از بیست یا سی بیشتر نمیشه؟ چرا؟ چون اون وبلاگ  

وبلاگ محبوبی نیست . شاید چون کاربران با نویسنده اون وبلاگ ارتباط برقرار نمی کنند. 

یکی از دلایل موفقیت وبلاگ آنی دالتون ذوق نویسنده در کنار هم قرار دادن کلمات و استفاده 

درست از کنایات به شکل طنز است.موارد زیادی را می توان در موفقیت این وبلاگ شریک 

 دانست.مثلا طرح نکات روز درباره مسایل مربوط به ازدواج. 

کشور ما ایران  دارای جمعیت جوانی است که اکثر آنها در سن ازدواج هستند, پس مطالبی که 

درمورد ازدواج نوشته می شود مورد توجه قرار می گیرد. 

آنی دالتون اسم (یادداشت های یک دختر ترشیده)  را برای وبلاگ خود برگزیده که خودش  

اینگونه این مطلب را توجیه می کند[برای این وبلاگ از اسم" دختر ترشیده" استفاده کردم تا در کنار استفاده تبلیغاتی از آن، هدف عمده وبلاگ را که صحبت در مورد مسایل و مشکلات مجردها و متاهل هاست یاد آوری کرده باشم.(خدایی اش شما به خاطر کنجکاوی در مورد اسم وبلاگ به اینجا نیامدید؟! اگر اسم وبلاگ یک چیز دیگر بود عمرا نمی آمدید.خوب باید اول یک جوری می کشاندمتان اینجا تا بعد، از مطالب گهربارم! مستفیضتان کنم یا نه؟! پس این قدر گیر ندهید که اسم وبلاگ را عوض کنم!  ]هرچه باشد او نماینده دخترانی است که کمی سنشان بالا رفته 

وجامعه به انها از دید یک دختر افسرده در حسرت ازدواج می بیند 

ولی خودش اینگونه فکر نمی کند کلا آنی آرزوی ازدواج ندارد [مجردی چیزی نیست که مرا نگران کرده باشد.من آرزو ندارم ازدواج کنم.( البته این توضیح لازم است که " آرزو ندارم"، مترادف"دوست ندارم" نیست اما هر ازدواجی، ازدواج نیست که!)] نمی دانم دنیای وبلاگستان فارسی بدون  

آنی هم جاذبه وب گردی دارد؟ به نظرم یکی از فواید  وب نویسی آنی دالتون ایجاد صدها وبلاگ 

مشابه شد. حتی بعضی از پسران هم یک وبلاگ درباره پسره ترشیده درست کردند.بار فرهنگی 

وبلاگ آنی دالتون بسیار زیاد است و امیدواریم از این دست وبلاگ ها که کم هم نیستند 

روز به روز بیشتر هم بشوند.جامعه ما به این وبلاگ ها نیاز دارد

انشای یک پسر دبستانی درباره ازدواج

نام : کمال
کلاس : دبستان
موزو انشا : عزدواج!
 

[تصویر: 4601mj1q9w_resize_2.jpg]

هر وقت من یک کار خوب می کنم مامانم به من می گوید بزرگ که شدی برایت یک زن خوب می گیرم، تا به حال من پنج تا کار خوب کرده ام و مامانم قول پنج تایش را به من داده است،
حتمن ناسرادین شاه خیلی کارهای خوب می کرده که مامانش به اندازه استادیوم آزادی برایش زن گرفته بود. ولی من مؤتقدم که اصولن انسان باید زن بگیرد تا آدم بشود ، چون بابایمان همیشه می گوید مشکلات انسان را آدم می کند.
در عزدواج تواهم خیلی مهم است یعنی دو طرف باید به هم بخورند. مثلن من و ساناز دختر خاله مان خیلی به هم می خوریم.
از لهاز فکری هم دو طرف باید به هم بخورند، ساناز چون سه سالش است هنوز فکر ندارد که به من بخورد ولی مامانم می گوید این ساناز از تو بیشتر هالیش می شود.
در عزدواج سن و سال اصلن مهم نیست چه بسیار آدم های بزرگی بوده اند که کارشان به تلاغ کشیده شده و چه بسیار آدم های کوچکی که نکشیده شده. مهم اشق است !
اگر اشق باشد دیگر کسی از شوهرش سکه نمی خواهد و دایی مختار هم از زندان در می آید من تا حالا کلی سکه جم کرده ام و می خواهم همان اول قلکم را بشکنم و همه اش را به ساناز بدهم تا بعدن به زندان نروم.
مهریه و شیر بلال هیچ کس را خوشبخت نمی کند. همین خرج های ازافی باعث می شود که زندگی سخت بشود و سر خرج عروسی داییمختار با پدر خانومش حرفش بشود دایی مختار می گفت پدر خانومش چتر باز بود.. خوب شاید حقوق چتر بازی خیلی کم بوده که نتوانسته خرج عروسی را بدهد. البته من و ساناز تفافق کرده ایم که بجای شام عروسی چیپس و خلالی نمکی بدهیم. هم ارزان تر است ، هم خوشمزه تراست تازه وقتی می خوری خش خش هم می کند!
اگر آدم زن خانه دار بگیرد خیلی بهتر است و گرنه آدم مجبور می شود خودش خانه بگیرد. زن دایی مختار هم خانه دار نبود و دایی مختار مجبور شد یک زیر زمینی بگیرد. میگفت چون رهم و اجاره بالاست آنها رفته اند پایین! اما خانوم دایی مختار هم می خواست برود بالا! حتمن از زیر زمینی می ترسید. ساناز هم از زیر زمینی می ترسد برای همین هم برایش توی باغچه یک خانه درختی درست کردم. اما ساناز از آن بالا افتاد و دستش شکست.. از آن موقه خاله با من قهر است.
قهر بهتر از دعواست. آدم وقتی قهر می کند بعد آشتی می کند ولی اگر دعوا کند بعد کتک کاری می کند بعد خانومش می رود دادگاه شکایت می کند بعد می آیند دایی مختار را می برند زندان!
البته زندان آدم را مرد می کند.عزدواج هم آدم را مرد می کند، اما آدم با عزدواج مرد بشود خیلی بهتر است!
این بود انشای من 

منبع:
http://esar.blogfa.com/post-201.aspx

فرهنگ کامنت گذاری.!!

فرهنگ کامنت گذاری!!؟؟ 

خوب اگه تا الان نمی دونستین از الان بدونید که کامنت گذاشتن هم  فرهنگ داره. 

اینکه چه فرهنگی و چطوری شو در همین پست عرض میکنم.  

مدیران یا نویسند های وبلاگ برای جذب بیننده با هم رقابت می کنن سعی و تلاش می کنند تا  

بیننده بیشتری به وبلاگشون بیاد و مطالبی رو که برای بازدید کننده ها نوشتن رو بخونن و البته 

,نظر, خودشون رو ابراز کنند.حالا شما تصور کنید نویسنده یه وبلاگ هستید یه داستان نوشتید و 

و در وبلاگ تون پست کردید . روز بعد دوباره به قسمت مدیریت وبلاگتون بر می گردید و قسمت نظرات رو چک می کنید تا نظر خوانندگان وبلاگتون رو ببینید.  

بله با موجی از کامنت های بی معنی مثل: من آپم بدو بیا ,به به چه وبلاگ قشنگی داری (این مورد درباره وبلاگ من صدق نمی کنه) به منم سر بزن, ... و از این دست نوشته ها روبه رو  

می شید. 

مورد دیگه کامنت های تبلیغی هستند. که درباره کالا یا خدماتی پیام رسانی (بخوانید اسپم رسانی) می کنند. خوب طبیعیه که شما از نوشتن دلسرد می شین. و این حس به شما دست  

می ده که حتما نوشته خوبی نبود یا بیننده های خوبی نداشتید. 

این نکته رو یاداوری می کنم که اینجا ایرانه و از قانون کپی رایت هم خبری نیست . پس احتمالا  

کامنت های کپی پیستی هم نسیب شما می شه. حالا فرهنگ جایگزین چه فرهنگی باید باشه 

1- توجه کنید که موضوع وبلاگ درباره چیست. 

_ _ دقت کنید که به چه جور وبلاگی وارد شدید . فضای وبلاگ عاشقانه با یک وبلاگ در مورد دانلود نرم افزار فرق داره پس باید کامنت ها هم از نظر املایی و نوشتاری با هم فرق داشته باشند 

2- آخرین پست وبلاگ رو بخونید, و دربارش نظر بدید,  نظرتون رو درباره پست های قبلی  در همون پست قرار بدید و در یک کامنت خلاصه نکنید. 

3- از قسمت نظرات درخواست تبادل لینک نکنید, و بهتره چند دقیقه کوتاه وقت بزارید و با ایمیل این کار رو انجام بدید,( البته قبلا ببینید که آیا در این وبلاگ جایی برای لینک مشخص شده یا نه) 

با این کار وجهه خودتون رو بالا بردید. 

4-بعضی وقت ها کامنت های دیگران رو می بینید. هرگز سعی نکنید نظرتون رو در مورد کامنت های بقیه ابرازکنید. مگر اینکه اصل وبلاگ این باشه 

5-ازکامنت های کپی شده استفاده نکنید 

_ _ بسیار دیده شده که بعضی دوستان یک کامنت را برای چند وبلاگ پست می کنند که این کار درستی نیست 

این ها چیز هایی بود که می دونستم و خیلی چیزا رو هم نمی دونم و منتظر کامنت های شما  

( البته با رعایت نکات فوق) راجع به فرهنگ کامنت گذاری هستم 


اگر از این به بعد پستی بدون نظر بود به احتمال زیاد دلیلش این بوده که با فرهنگ کامنت گذاری منافات داشته. پس حذف شده!! 

لطفا درخواست لینکتون رو به   1mard@mailfa.org  ارسال کنید( اگه لایق لینکتون باشیم) در خواست لینک در قسمت نظرات حذف می شود 

احتمال اینکه  نوشتار بالا دارای ابهام یا مشکلی باشه وجود داره ( که امیدوارم اینطور نباشه) ولی اگر مشکلی مشاهده شد در قسمت نظرات خبر بدید. 

 

تا به حال این تصویر رو دیدید؟


برادر ریگی دستگیر شد 

خود ریگی هم دستگیر شد. وانشا الله به سزای اعمال ننگینش برسه. 

اما  تا به حال به افرادی که به دست این شرور جانی به شهادت رسیدن فکر کردین 

به تصویر پایین نگاه کنید.جوونای معصوم. یه مشت سرباز وطن که مادراشون چشم براه 

برگشتن شون بودن.شاید بعضی هاشون ازدواج نکرده بودن.با چه دلیلی میشه یه همچین جنایتی رو ترتیب داد. کدوم قانون و مذهب و دین این جنایت رو توجیح می کنه؟  

از دستگیری ریگی یه مدتی می گذره اما وقتی این تصویر رو دیدم نتونستم ننویسم

............ 

................... 

........................... 

برای شادی روحشون صلوات بفرستید.